خوابهاورویاهای یک آدم معمولی درشبهای تار

ساخت وبلاگ

زمان بچگی تو حیاط خونمون یه حوض داشتیم تقریبا با عمق ۵۰ سانت و عرض یک متر و طول یک و نیم متر . ساعتی پیش خواب دیدم حوض با سیمان پر شده و تقریبا باغچه ها هم بیشترشان همینطور . در جایی دیگر فضایی شبیه اسباب کشی چیزی شبیه کفی یک تخت دوتکه بزرگ مثلاً به ابعاد سه در پنج متر که اول میخواستم یک گوشه اش را بلند کنم بعد دیدم از وسط و بین دو تکه را بگیرم بهتر است!

خوابهاورویاهای یک آدم معمولی درشبهای تار...
ما را در سایت خوابهاورویاهای یک آدم معمولی درشبهای تار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6madamy8 بازدید : 49 تاريخ : شنبه 31 تير 1402 ساعت: 12:27

دیشب خواب دیدم در جاده ای دارم رانندگی میکنم جلوم یه نیسان سفید بود یه دفعه سرعتشو کم کرد که به یه فرعی سمت راست بپیچه خیلی مویی ردش کردم بعد که ازش رد شدم برگشتم چون من هم باید به اون فرعی میرفتم( شبیه این اتفاق در بیداری برام افتاد) . خواب دیدم در گرگ و میش صبحگاهی زدم بیرون که نون بخرم صف نونوایی شلوغ بود حدود بیست سی نفر زمستون بود و همه شال و کلاه بودند من یه کاپشن روی زیر پیراهن پوشیدم که تازه داشتم زیپشو میبستم و داشتم فکر میکردم دیر اومدم و شلوغ شده صبح رو از سوپری نون میگیرم بعد میرم اینترنتی نون میخرم هوای خیلی قشنگی بود یه بارون نم نم همراه با دانه های ریز برف! خوابهاورویاهای یک آدم معمولی درشبهای تار...
ما را در سایت خوابهاورویاهای یک آدم معمولی درشبهای تار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6madamy8 بازدید : 48 تاريخ : شنبه 31 تير 1402 ساعت: 12:27

خواب دیدم دانشجویی اروپایی در حال ثبت نام در یک دانشگاه ایرانی است من هم یکی از مسئولین ثبت نام بودم هنگامیکه کارش تمام شد داشت می‌رفت که من به فرد ثبت نام کننده گفتم فلان نکته ناقص است بدنبال دانشجوی خارجی رفتم فرم ثبت نام را با ناراحتی داد. داشتم ورق میزدم حدودا پنج برگ آچهار بود فضا هم شبیه باغچه ای بزرگ بود دانشجو از قسمتی می‌رفت که شیبی روبه بالا داشت در قسمت نام در فرم ثبت نام نوشته بودdad mom(پدر مادر)!

خوابهاورویاهای یک آدم معمولی درشبهای تار...
ما را در سایت خوابهاورویاهای یک آدم معمولی درشبهای تار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6madamy8 بازدید : 45 تاريخ : شنبه 31 تير 1402 ساعت: 12:27